سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** دلواپسی اصلاح طلبان برای کاندیداهای پست «تدارکاتچی»
روزنامه های اصلاح طلب در شماره امروز با تیترهایی از جمله «خسته نباشید؛واقعا!»، «غافلگیری بزرگ»؛ «شوک به انتخابات 1400»، «رئیسی کاندیدای بی رقیب»، «بدرود اصلاحات؟»، «کار عجیب شورای نگهبان»، «4 قربانی تصمیم شورای نگهبان»، و...به لیست نهایی تایید صلاحیت نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری واکنش نشان دادند.
در همین رابطه روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «بدرود اصلاحات؟» نوشت:«روز گذشته نتیجه بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات منتشر شد و همه نیروهای اصلاحطلبان ردصلاحیت شدند. شورای نگهبان صرفا صلاحیت محسن مهرعلیزاده را تأیید کرد که او اصلا در میان گزینههای اصلاحطلب مطرح نبوده است».
این روزنامه اصلاح طلب در ادمه نوشت:«اصلاحطلبان بهویژه بعد از سال 88 دچار انزوای شدید سیاسی شدند؛ تعداد درخور توجهی از اصلاحطلبان به حبس رفتند و دیگران هم مجالی برای سیاستورزی نداشتند».
روزنامه اعتماد نیز در مطلبی با عنوان «رئیسی کاندیدای بی رقیب» نوشت:«نهتنها در این فهرست، خبری از اصلاحطلبانی چون مصطفی تاجزاده نبود و چهرههایی چون مسعود پزشکیان غایب بودند، بلکه حتی اسحاق جهانگیری که فارغ از گرایش اعتدالیاش در تحرکات جناحی از گذشته تا به امروز، همین حالا معاون اول رییسجمهوری است و مطابق قانون، مسوول اداره مملکت، در غیاب احتمالی شخص رییسجمهور، موفق به عبور از سد شورای نگهبان نشدند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«رویهای که حالا باعث شده عملا 4 طیف مختلف از رقابت انتخابات 1400 بیرون بمانند و نه فقط «اصلاحطلبان» و «اعتدالیون و طیف دولت»، بلکه حتی «اصولگرایان معتدل و میانهرو» نیز خارج از دایره خودیها باشند. آنهم درحالی که علاوه بر نزدیکان دولت روحانی، یاران «دولت بهار» و طیف نزدیک به «احمدینژاد» هم از این دایره بیرون افتاده است».
همچنین روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «خسته نباشید؛واقعا!» نوشت:«شوک بزرگ انتخاباتی. به مراتب حتی عجیبتر از آنچه تصورش میشد، تایید صلاحیت نشدن علی لاریجانی و اسحاق جهانگیری را بسیاری از هر زاویهای که مینگرند نمیتوانند هضم کنند».
و اما درباره فضاسازی اصلاح طلبان بابت اعلام لیست نهایی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری گفتنی هایی است که در ادامه به اختصار به آن می پردازیم:
اول اینکه، طیف اصلاح طلب در 8 سال گذشته هرگاه درباره کارنامه دولت مورد سوال قرار می گرفت، در پاسخ تاکید می کرد که رئیس جمهور فقط حدود 15 الی 20 درصد اختیارات دارد و صرفا یک تدارکاتچی است و اصلا در جایگاهی نیست که بخواهد کاری انجام دهد.
دوم اینکه، اتفاقا قبل از آنکه شورای نگهبان عدم احراز صلاحیت «علی لاریجانی» برای پست ریاست جمهوری را اعلام کند، این اصلاح طلبان بودند که لاریجانی را ردصلاحیت کردند. در شرایطی که علی لاریجانی در انتخابات مجلس دهم از لیست اصلاح طلبان وارد مجلس شد، اما این بار نهاد اجماع ساز اصلاحات(ناسا) به هیچ عنوان اجازه نداد که لاریجانی در فهرست این طیف قرار گیرد و او را ردصلاحیت کرد.
اصلاح طلبان حتی علی مطهری را هم در لیست کاندیداهای خود جای نداده و پیش از شورای نگهبان، او را ردصلاحیت کردند.
سوم اینکه، اصلاح طلبان پیش از ثبت نام کاندیداهای ریاست جمهوری تاکید داشتند که به جهت کارنامه بسیار ضعیف دولت روحانی، مقامات ارشد دولت به هیچ عنوان قابلیت رأی آوری نداشته و نمی توانند از طرف اصلاح طلبان برای رقابت های ریاست جمهوری حاضر شوند.
برای نمونه، روزنامه اصلاح طلب آفتاب یزد چندی پیش در مطلبی نوشت:«جهانگیری به عنوان معاون اصلاحطلب روحانی در واکنش به گرانیهای اخیر خواستار دعا برای کاهش قیمت کالاها شد! جهانگیری در پاسخ به این سوال که گفته میشود قیمتها کاهش پیدا میکند؟ اظهار داشت: «دعا کنید!» البته معلوم نیست اگر قرار بود مردم برای رفع گرانیها دعا کنند چرا روحانی و جهانگیری در سال ۹۶ مرثیه خوانی و حماسه سرایی میکردند تا مردم را پای صندوق بیاورند و به ادامه پاستور نشینی آنها کمک کنند».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«در واقع سوالی که ایجاد میشود این است که جهانگیری وقتی چنین پاسخهایی میدهد آیا یادش رفته است که او نماینده «جریان ریشهدار اصلاحطلب» است؟ آیا معاون اول رئیس جمهور بعد از چهار دهه حضور در سیاست نمیداند اولین جملاتی که مردم بعد از دیدن این خبر بر زبان میآورند چیست؟ با چنین رویکردی او چگونه میتواند هنوز گزینهای برای ۱۴۰۰ باشد؟ اما تنها اتفاق دیروز نیست بلکه در چندین نوبت دیگر نیز عملکرد جهانگیری ضربههایی اساسی به اعتماد حامیان اصلاحات وارد کرده است».
چهارم اینکه، وظیفه شورای نگهبان بررسی صلاحیت نامزدها و احراز یا عدم احراز صلاحیت آنها برای تصدی پست حساس و سرنوشتساز ریاستجمهوری است. شورای نگهبان خصوصیات، سوابق و عملکرد نامزدها را با شرایطی که در قانون آمده است، بررسی کرده و بر همین اساس تصمیم گیری می کند.
بنابراین شورای نگهبان نمی تواند قانون را فدای سلایق سیاسی کند. وظیفه شورای نگهبان گرم کردن تنور انتخابات نیست. و البته وظیفه شورای نگهبان تقسیم مساوی کاندیدا از نظر حزب و گروه هم نیست. قانون فصل الخطاب است و شورای نگهبان موظف است به قانون عمل کند.
پنجم اینکه، اتفاقا وظیفه زمینه سازی برای مشارکت حداکثری مردم در انتخابات بر عهده قوه مجریه است. همان قوه ای که به دلیل اختیارات و امکانات بسیار گسترده، اصلاح طلبان اینچنین برای آن سر و دست می شکنند.
ششم اینکه، پیش از آنکه کاندیداهای نهایی انتخابات ریاست جمهوری از طرف شورای نگهبان معرفی شوند، نظرسنجی ها از کاهش مشارکت نسبت به انتخابات های ریاست جمهوری گذشته حکایت می کرد؛ چرا؟! به این دلیل که مردم بخاطر عملکرد بسیار ضعیف «دولتِ اصلاح طلبان» گلایه مند هستند.
هفتم اینکه، اصلاح طلبان بجای این نمایش های توهین آمیز باید درباره کارنامه خود به مردم پاسخگو باشند. چرا دولت حتی یک واحد مسکن اجتماعی برای مردم نساخت؟ چرا قیمت پراید پرواز کرد؟ چرا دلار تا 32 هزارتومان گران شد؟ چرا تورم در دولتِ اصلاح طلبان رکورد زد؟ چرا علیرغم بتن ریزی در قلب راکتور هسته ای، تحریم ها افزایش یافت؟ و...
** دولت بایدن برجام موشکی و منطقه ای می خواهد
روزنامه سازندگی در گزارشی با عنوان «در آستانه توافق نهایی» نوشت:«می توان سه سناریو را برای آینده در نظر گرفت؛ اول توافق نهایی تا یک ماه دیگر و همزمان با تاریخ انقضای همکاری ایران و آژانس؛ دوم شتاب گرفتن مذاکرات و توافق نهایی تا 2 هفته دیگر با توجه به آرایش جدید نیروهای سیاسی در انتخابات ایران؛ سوم سناریوی موکول شدن کل پرونده هسته ای ایران به دولت آینده».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«با این همه چنین توافقی را نباید چندان بلند مدت قلمداد کرد، چرا که دولت بایدن پس از احیای برجام و استقرار دولت جدید در ایران به سراغ موضوعات دیگر از جمله اصلاح برجام، نقش منطقه ای و برنامه موشکی خواهد رفت...هیچ بعید نیست که دولت بایدن قبل از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در نوامبر 2024 دوباره به سوی استفاده حداکثری از اهرم خود یعنی تحریم ها سوق یابد».
یکی از ترفندهای دولت های- دموکرات و جمهوری خواه- آمریکا تغییر برچسب های تحریم هاست. برای مثال در ابتدا اعلام می کند که فلان موضوع تحت تحریم هسته ای است اما پس از امضای برجام، همان تحریم را این بار با برچسب تروریسم یا حقوق بشر و یا موشک های بالستیک، در جای خود نگه می دارد.
به همین خاطر کارشناسان و صاحبنظران در طول مذاکرات هسته ای دولت روحانی با آمریکا تاکید داشتند که آمریکا باید بهصورت عملی و دائمی، تحریمهای کاتسا، آیسا، ویزا، سیسادا و تحریم چرخه دلار را لغو کند. در این صورت عملا ترفند تغییر برچسب های تحریمی نیز بلااثر می شود.
با اینحال، اصلاح طلبان که ادعای بسیاری مبنی بر تسلط بر زبان دیپلماسی نیز دارند، با بازی در پازل طرف عهدشکن و زورگو، مدعی است که بجای مطالبه بالا، باید ما هم با تغییر برچسب ها همراه شویم و هربار درباره موضوعی که آمریکایی ها مطرح می کنند مذاکره کنیم و آن مولفه قدرت را فشل کنیم و به انتظار بنشینیم که تحریم های آن حوزه لغو شود.
با دست فرمان اصلاح طلبان، در ابتدا در هسته ای بتن ریخته می شود و تحریم ها- با تغییر برچسب ها- در جای خود باقی می ماند، بعد بر فرض در موشکی بتن ریخته می شود و باز هم با تغییر برچسب ها تحریم ها در جای خود باقی می ماند، بعد بتن ریزی در قدرت منطقه ای و....باز هم تحریم ها باقی مانده و این مولفه های قدرت ایران است که یکی پس از دیگری فشل می شود...
بر همین اساس باید بجای اینکه در پازل ضدایرانی طرف آمریکایی بازی کنیم، دو رویکرد را همزمان پیش ببریم. ابتدا مطالبه لغو دائمی و کامل همه تحریم ها و از جمله تحریم های ذکر شده و همزمان تلاش برای خنثی سازی تحریم ها.